به نظر می رسد که از چندی پیش، شکاف سیاسی بین برخی از اصلاح طلبان با دولت «روحانی» بخصوص درباره انتخابات مجلس و ارائه لیست های انتخاباتی و سرنوشت «وزارت کشور روحانی» بالا گرفته است. اصلاح طلبان سعی دارند با القاء و پمپاژ این انگاره که دولت، بدون حمایت اصلاح طلبان دارای هیچگونه پایگاه اجتماعی نیست؛ جایگاه خود را بلحاظ چانه زنی سیاسی نزد تصمیم گیران در حلقه اول «روحانی» بالا ببرند. آنها سعی دارند از طرق مختلف، هزینه عدم همکاری و هماهنگی انتخاباتی دولت یا طیفی از اصلاحات را بالا برده و حلقه اول «روحانی» را وادار به پذیرش خواسته های خود کنند.
این رویه در گفتگوی «حجاریان» با «ایران فردا» نیز قابل مشاهده است:
«آقای «روحانی» حرف های خوبی می زند اما بین حرف تا عمل، فاصله زیاد است ... وقتی ایشان حرفی می زند، باید این حرف اکو پیدا کند و پژواک داشته باشد. در لغت بین صِدا و صَدا، تفاوت هست. اولی یعنی صدایی که تولید می شود و دومی یعنی برگشت و انعکاس مجدد آن صدا؛ مثل صدایی که در کوه تکرار می شود. الآن در مورد حرف هایی که آقای «روحانی» می زند، صِدا هست ولی صَدا نیست! حالا چرا صدای آقای «روحانی» پژواک ندارد و صدای آقای «خاتمی» پژواک داشت؟ یک علتش این است که برخی ها می گویند: "برای کسی بمیر که برای تو تب کند". یعنی اگر ما حرف های آقای «روحانی» را بازتاب دادیم و برای مشکل درست کردند، آیا آقای «روحانی»؛ می تواند ما را نجات دهد؟ ...
(خبرنگار: الآن تنها جاییکه صدای «روحانی» منتشر می شود و پژواک دارد، فضای مجازی و فیسبوک است) شبکه های مجازی که مجاز اندر مجاز است و اصلاً حقیقی نیست. چون اولاً مردم عادی به آن دسترسی ندارند و بعد هم اینکه، خیلی ها در همین فیسبوک هم مخالف «روحانی» هستند و صدای آنها هم زیاد است. بنابر این، «روحانی» مشکل روابط عمومی دارد ... اگر دولت کمک بخواهد، (ما اصلاح طلبان) حتماً به کمک دولت خواهیم رفت اما اگر از ما کمکی نخواهد؛ ما هم کنار می نشینیم.
(خبرنگار: ورود مجدد به ساختار قدرت از طریقی مانند مجلس هم در برنامه های اصلاح طلبان جایی دارد؟) ]ورود ما به[ مجلس در راه اجرای برنامه های دولت «روحانی» تأثیر دارد و آقای «روحانی»، باید جلو بیفتد و اجازه ندهد که افراد؛ بی دلیل فیلتر شوند. اگر آقای «روحانی» این کار را نکند، خودش زمین می خورد»[1].
«حجاریان» در ادامه این گفتگو به تشریح این مسئله می پردازد که بدون توافق در سطوح بالا، فشار از پایین نتیجه ای ندارد و با به رخ کشیدن عدم پژواک صدای «روحانی»؛ به دولتی ها هشدار می دهد. این در حالیست که وی پیش از این گفته بود که پروژه اصلاحات، "فشار از پایین، چانه زنی در بالا" است و باید «روحانی» که پروژه دیگری را دنبال می کند به پروژه خود جذب کنیم. جالب تر اینکه وی در ماه های اولیه استقرار دولت با امید بستن به «روحانی» معتقد بود که «روحانی» چانه زن بهتری نسبت به «خاتمی» است و می توان با استفاده از پایگاه اصلاحات؛ فشار از پایین چانه زنی در بالا را احیاء کرد (رجوع شود به: خیز نظریهپردازان اصلاحات برای احياي "فشار از پايين؛ چانه زني در بالا"). گویا اصلاح طلبان تندرو، از امید به «روحانی» برای اینکه چانه زن آنها شود به تهدید «روحانی» برای اینکه چانه زن آنها شود؛ رسیده اند.
«ماهنامه ایران فردا» - نزدیک به گروهک نهضت آزادی و ملی مذهبی ها- اخیراً و در دوره تصدی «علی جنتی» بر «وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی»، مجدداً مجوز انتشار را گرفته است. این در حالیست که «حسین انتظامی» - معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر ارشاد- از پاسخ دادن به سئوال خبرنگار بخش خبری «بیست و سی شبکه دو سیما» درباره علت اعطای مجوز نشریه به اعضای گروهک منحله نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها؛ طفره رفت.
«ایران فردا» از سال 1371 ه.ش و به صاحب امتیازی «عزت الله سحابی» روی پیشخوان مطبوعات می رفت و برخی از اعضای تحریریه آن عبارت بودند از: «علیرضا رجایی»، «احمد زیدآبادی»، «سعید لیلاز»، «مقصود فراستخواه» و «حسن یوسفی اشکوری»[2].
خود «عزت الله سحابی» از اعضای مرکزی گروهک «نهضت آزادی» بشمار می آمد که بعد از انقلاب و در سال 58 به همراه چند تن دیگر از اعضاء، از این گروهک خارج شدند و سپس «شورای فعالان ملی- مذهبی» را راه اندازی کرد اما ارتباط اش با عناصر نهضت آزادی قطع نشد. وی در «مجلس خبرگان قانون اساسی»، از جمله کسانی بود که به "ولایت فقیه" رأی منفی داد. «سحابی» همچنین در جریان بازنگری قانون اساسی به تبع نهضت آزادی؛ به "ولایت مطلقه فقیه" نیز رأی منفی داد[3].
«عزت الله سحابی» درباره روند کسب مجوز برای انتشار «ایران فردا» در سال 1371 ه.ش می گوید: «متعاقب انتشار آن نامه (خطاب به رئیس جمهور هاشمی) که ۹۰ امضاء داشت، مفاد نامه از سوی رادیوهای خارجی نیز خوانده شد و سر و صدای زیادی کرد. به همین جهت و بدلیل انتقادهایی که از دولت شده بود، ۲۳ نفر از امضاءکنندگان نامه دستگیر شدند که بنده نیز از آن جمله بودم ... در ملاقاتی که به تنهایی و بدون حضور مأمور صورت گرفت و حدود 2 ساعت هم به طول انجامید، مطالبی را به عرض آقای «فلاحیان» [وزیر وقت اطلاعات] رساندم ... گفتم که می خواهم پس از آزادی، بطور رسمی مجله ای منتشر کنم ... درخواست مجوز چنین مجله ای را خواهم داد و ممکن است به «وزارت اطلاعات» بیاید، در آن صورت؛ شما چه خواهید کرد؟ «فلاحیان» گفت: «شما درخواست خود را بدهید، ما هم موافقت خواهیم کرد». پس از آزادی از زندان در زمستان ۱۳۶۹ ه.ش، تقاضای مجوز انتشار مجله را دادم. آن زمان، آقای «خاتمی» - وزیر ارشاد- بود. ... خیلی استقبال کرد و گفت که امتیاز مجله را خواهد داد ... در «شورای نظارت بر مطبوعات» نیز با تلاشهای آقای دکتر «افتخار جهرمی»، با نشریه موافقت شد»[4].
«رضا علیجانی» که از سال 1376 ه.ش سردبیر «ایران فردا» بود، درباره تلاش برای کسب مجوز انتشار به «شبکه دویچه وله» می گوید: «در زمان حیات مهندس «سحابی»، وکلای نشریه این ایده را مطرح کردند که بررسی بسیاری از اتهامات نشریه بازه زمانی دارد و اگر آن بازه زمانی بگذرد؛ دیگر آن اتهام قابل طرح نیست»[5]. به هر حال، «ایران فردا» که در اردبیهشت ماه 1379 ه.ش توقیف شده بود و حکم رفع توقیف را سال پیش گرفته[6]؛ به صاحب امتيازي «حامد سحابي»، سردبيري «بدرالسادات مفيدي» و زيرنظر شوراي سردبیری - مفيدي، بهروز گرانپايه و کاظم شکري- روی دکه ها خواهد رفت.
[1] گفتگو با «سعید حجاریان»: «روحانی تنهاست»- «مهدی قدیمی»- «ماهنامه ایران فردا»- سری جدید، شماره 2- تیرماه 1393 ه.ش
[2] «بازگشت به دهه 70/ سه مجله تازه به مطبوعات پیوستند»- «ماهنامه مهرنامه»- شماره 36- تیرماه 1393 ه.ش
[3] «عزتالله سحابی در آیینه تصاویر»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 11/3/1393
[4] «ناگفته های عزتالله سحابی از دیدار با خاتمی و فلاحیان»- «سایت تاریخ ایرانی» به نقل از جلد دوم خاطرات سحابی- 31/4/1392
[5] «نشریه "ایران فردا" فعالیت خود را از سر گرفت»- «حسین کرمانی»- «شبکه خبری دویچه وله فارسی»- 9/3/1393
[6] « بازگشت "ايران فردا" به دكه ها پس از 14 سال»- «روزنامه شرق»- 10/3/1393